MODARA, September 2008
شهريور ۱۳۸۷ سال اول شماره ۲


گزارش سمينار «زن و نوانديشى دينى»


برگرفته از سايت بى‌بى‌سى

و مدرسه فمينيستى

 


نخستین همایش "زن و نواندیشی دینی" در ۲ تیر ماه ۱۳۸۷ به همت جمعی از فعالان امور زنان و نواندیشان دینی در حسینه ارشاد در ۳ پنل برگزار شد.

در ابتدای همایش خانم مهندس فریده ماشینی رئيس كميسيون زنان جبهه مشاركت و دبیر سمینار ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت زهرا درباره ضرورت برگزاری چنین مسائلی سخن گفت.ماشینی در ادامه افزود 3نگرش درباره نسبت دین و زن در جامعه وجود دارد:

گروهی از اسلامگرایان ایده تساوی زن و مرد را محصول اندیشه غربی می دانند که زن را فقط یک کالا و شیء می‌داند. به عقیده آن ها زن در این جوامع از کرامات انسانی برخوردار نیست، باعث فروپاشی خانواده، عامل گناه و فریب و رواج فساد و فحشا است. بنابراین زنان باید محدود شوند که نه کسی آنها را ببیند نه آنها کسی را."

خانم ماشینی این گروه را در مقابل گروهی دیگر قرار می دهد که معتقدند همه مشکلات زنان از اسلام و قوانین فقهی است و عقب ماندگی زنان ناشی از قوانین برخاسته از دین است. فریده ماشینی هر دو گروه را به یک اندازه در عدم تحول زنان مقصر می‌داند. از هر دو منظر اسلام و فمینیسم مانع الجمع هستند. ادامه این سیاستها سبب قطبی شدن فضای جامعه شده است به گونه ای که اشخاص یا دیندار و زن ستیز یا بی دین و طرفدار حقوق زنان قلمداد می شوند.

دسته دیگر در عین دینداری نا برابری بین زن و مرد را بر نمی تابند و معتقدند دین بر اساس قرائتهای مردانه خوانده شده و تفسیرها بر اساس منافع مردان هستند. از این منظر تجارب زنان را نمی توان نادیده گرفت و لزوم بازخوانی متن از منظر زنانه الزامی به نظر می رسد.

سخنران دوم پنل اول استاد محمد مجتهد شبستری درباره "مبانی معرفت شناسی زن و نواندیشی دینی" سخنرانی کرد استاد شبستری گفت: شکی در این مورد نیست که بانوان مسلمان در کشورهای اسلامی از جمله ایران دارای مشکلات حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و... عدیده ای هستند. بیش از ۱۰۰ سال است که در جهان اسلام اگاهی نسبت به این مسئله بوجود آمده است اما به پایه این محرومیت ها کمتر توجه شده است. این محرومیت ها ریشه در فلسفه تعلیم و تربیت رایج در جهان اسلام دارند. این فلسفه می خواهد دختر،دختر تربیت شود و یک پسر، پسر یک کودک دختر برای زن بودن در آینده با تمام بارهای مفهومی آن که واژه زن در دربردارد تربیت می شود و یک کودک پسر هم همینطور. بنابراین ریشه مسائل زنان فلسفه تعلیم و تربیت رایج در کشورهای اسلامی است که متفاوت از فلسفه تعلیم و تربیت در دنیای معاصراست و مطالبات زنان بدون تغییر یافتن این فلسفه امکان پذیر نیست.

هدف تربیت، آزادي افراد است البته اين تربيت بايد به فرد نشان دهد كه آزادي مرز دارد و آن مرز آزادي‌هاي ديگران و جهان است.اعمال اتوریته ای که در کشورهای اسلامی چه ازناحیه خانواده ها چه حکومت ها اعمال می شود که انسانها آن باشند که ما می خواهیم سبب مظلومیت بیشتر دختران شده است تربیت دختر به عنوان یک اراده آزاد که باید خودش را کمال ببخشد منافاتی با عفاف ندارد البته خود فرد باید انتخابگرباشد، لذا بايستي ارزش‌ها را ترويج كرد اما با روش صحيح و نه خشونت‌آميز. اعمال این اتوریته ها سبب ضعف شخصیتی دختران و عدم اعتماد به نفس آنان می شود

وی در ادامه افزود مقررات دینی هم باید نقد شود اما نقد به معناي بدگويي نيست بلكه نقد به معناي بررسي و بازنگری است . اگر یک زمان چیزی خوب است اما الان نیست باید بازنگری شود.

پنل دوم :با سخنرانی محسن کدیور استاد دانشگاه تربیت مدرس با موضوع"زن و قرآن"شروع شد. كديور در اين همايش با بيان اينكه يكي از مهم‌ترين زمينه‌هاي چالش‌برانگيز در سه دهه اخير در ايران علاوه بر دموكراسي و حقوق بشر، بحث زنان است، اظهار داشت: بايد براي برخورداري از حداقل فهم صحيح قرآن از فضاي سنگين دين رياكارانه جدا شد وبه فهم متشابهات در پناه محكمات پرداخت.وی گفت تفاوت جنسی مایه بقای آدمی است آیا این تفاوت منجر به تفاوت در انسانیت، حقوق انسانی در دنیا و جایگاه اخروی می شود یا نه؟دو پاسخ در این زمینه وجود دارد.

۱ - اجرای عدالت در گرو به رسمیت شناختن ۲ صنف از حقوق است، حقوق زنان و حقوق مردان.اگر مردان از برخی حقوق بیشتر نسبت به زنان برخورداند به سبب استحقاق ایشان است و کاستی حقوق زنان نیز عین عدالت است چرا که به گونه ای دیگر تکمیل شده است.

۲ - تفاوت جنسی نقشی در حقوق بشر و انسانیت ندارد جز در بخشی از قوانین، تبعیض مثبت (برای زنان)، تساوی کامل برقرار است و هر نوع تبعیضی خلاف است.

كديور افزود : مساله حقوق زنان يكي از مباحث مهم امروز است و هر ديني بايد نظر خود را در اين باره به صراحت اعلام كند، به راستي قرآن كدام يك از اين دو ديدگاه را تاييد مي‌كند در قرآن ۲ گروه از آیات قرار دارند یک دسته که به آیات محکمات در قران معروف هستند که به لحاظ تعدد و کیفیت مهمترین آیات هستند(قواعد امره) بر اساس این آیات سیمای انسانی زن مکمل مرد و از نظر حقوقی برابر مرد است. وی در ادامه به نقل ۹ نمونه از این ایات پرداخت و گفت بقیه موارد درباره حقوق انسانی زن با رجوع به این موارد قابل توجیه است.

۱ - زن و مرد در گوهر انسانيت و آفرينش اشتراك و تساوي دارند (آيه ۱۳ سوره حجرات) در این آیه ملاک برتری تقواست و لاغیر.

۲ - اشتراک و تساوی در صلاحيت ارتباط با خداوند و مخاطب و متكلم شدن با خدا است، چه كسي گفته است كه تنها مردان مي‌توانند دعا كنند و تنها دعاي مردان مستجاب مي‌شود؟ ( آیه ۳۵ احزاب)

۳ - اشتراک در ایمان و عمل صالح.

۴ - اشتراك و تساوي در سعادت و شقاقي اخروي، در جهان ديگر جنسيت زن و مرد كاملا منتفي است. (سوره توبه آيه ۷۲ و فتح ۵۶).

۵ - اشتراك و تساوي در احكام عبادي مانند نماز، روزه ،انفاق، حج (آيه ۳۵ سوره احزاب).

۶ - اشتراك و تساوي در برخي احكام مدني مانند عقد نكاح كه عقد رضايت طرفين مي‌خواهد و اگر داخل شدن به عقد رضايت دو طرفه مي‌خواهد به كدام دليل گسستن و خروج از ان بايد يكطرفه باشد؟بر اساس کدام آیه حق طلاق یک طرفه و از جانب مردان است؟در سوره روم آیه ۲۱ صحبت از مودت و رحمت در خانواده است آیا مودت با آمریت مطلق مرد و مطیع بودن مطلق زن حاصل می شود؟

۷ - اصل تساوی در حقوق اقتصادی و تجاری. بر اساس این آیات مرد حق تصرف در حقوق اقتصادی زن را ندارد.اسلام با سرمایه یک زن با ایمان پاگرفت و ادامه نسل پیامبر از جانب دختر اوست.

۸ - اشتراک و تساوی در احکام سیاسی نظیر امر به معروف و نهی از منکر،هجرت و بیعت. پیامبر از مردان و زنان بیعت می گرفت و در رجوع به افکار عمومی نظر زنان را هم جویا می شد.

۹ - اشتراک در عذاب

در پاره ای دیگر از آیات تبعیض مثبت به نفع زنان وجود دارد، مثل مهریه، نفقه که جزاحکام حمایتی اسلام از زنان محسوب می‌شوند. وی در ادامه افزود تبعیض جنسی به نفع مردان با اجتهادهای دهه اخیر جواب گرفته است مانند تصدی پستهای کلان سیاسی،قرآن با نقل داستان ملکه صبا نشان میدهد ریاست زنان منعی ندارد.

وی همچنین افزود افضلیت مرد در ریاست خانواده به خاطر پرداخت وجوهات و نفقه است.کدیور گفت: حجاب در اسلام اختیاری است و در قران اشاره ای به حجاب اجباری نشده است "لا اکراه فی الدین" بحث تعدد زوجات، ارث و دیه نابرابر و تادیب بدنی زنان درصورت عدم تمکین قضایای خارجیه و منسوخ هستند .

سخنران دوم این پنل صدیقه وسمقی عضو هيئت علمي دانشگاه تهران بود که با طرح نظریات شجاعانه اش در زمینه"زن،فقه،اسلام" فضای خاصی را در حسنیه ایجاد کرد .وی گفت تبعیض بین زن و مرد در اسلام به این سبب روی داده که قدرت در دست مردان بوده است و مردان حقوق برابر برای زنان قائل نبوده اند اما زنان همیشه در حال مبارزه بوده اند.وی گفت تصویری که از زن مسلمان نزد مسلمانان و غیر مسلمانان شکل گرفته تصویر یک موجود منفعل،بی اراده ، ضعیف مطیع مرد (پدر یا همسر)است تصویری که ترحم برانگیز است.زنی که دارای حقوق اجتماعی ،سیاسی برابر نیست،شهادت او قبول نیست.و شوهرش تعیین می کند چه کسی به بچه آنها شیر دهد...

اما صورتگر این چهره کیست؟فقه،کتب فقهی و فقها چنین تصویری را بوجود آورده اند.این مضامین از۱۰۰۰ سال پیش که فقه شکل گرفته تا امروز در حوزه های علمیه مورد مطالعه قرار می گیرند و به نام اسلام عرضه می شوند.

این تصویر را فقها چگونه بدست آوردند و به عنوان قوانین شرعی ارائه دادند؟مستند این اقوال سنت و روایاتی است که فقها از آنها استفاده می کنند.در فقه در بعضی مسائل زن و مرد برابرند مثل،نماز، روزه، خمس و زکات و گفته می شود حالا در ۱۰ تا موضوع هم متفاوت باشند بی اجازه شوهر از خانه بیرون نروند،بگذارند همسرانشان تعدد زوجات داشته باشند و غیره.آیا این تفاوت ها آنقدر چشمگیر است که یک امتیاز بدهیم یک امتیاز بگیریم؟مگر ما معامله می کنیم که می گویید این حق را بگیرید و این حق را بدهید؟فقها همه مرد بودند حتی یک اثر فقهی از زنان نداریم که بگوید حقوق زن این است حال می پرسیم سنت چیست؟اصولیون می گویند سنت قول ، فعل و تقریر پیامبر است(فقه امامیه قول ،فعل و تقریر ائمه را هم سنت می داند) آیا در همه جا پیامبر اسلام از جایگاه پیامبری خودش فعلی را انجام داده یا به عنوان یک انسان قول،فعل و تقریرات بسیاری داشته؟ایا همه اینها سنت محسوب می شود؟و منشاء استنباط شرعی است یا مانند یک بشر در یک زمان خاص،مکان خاص افعالی داشته است که نباید تمام انها سنت تلقی شود.

وی در ادامه افزود: اصولیون معتقدند سنت پیامبر حجت است(حجت چیزی که بوسیله آن احتجاج می کنیم، مشروع را از نامشروع تشخیص می دهیم) اگرچه تردید نداریم قول،فعل و تقریر پیامبر مطابق با شرع بوده است اما ایا مشروع منحصر به همین است به طور مثال در زمان پیامبر در مدینه که روابط خانوادگی و ساختار اجتماعی قبیله ای بوده است در مورد حضانت مردم به این شکل عمل می کردند که پسر تا ۲سالگی و دختر تا ۷ سالگی با مادرش زندگی می کرد و بعد از ان الویت با پدر یا جد پدری بود.آیا این که در سنت پیامبر(اگر سنت بنامیم)یافت می شود بر چه اساسی می توان گفت حکم شرع این است و دیگر نیست؟حداکثر چیزی که در موارد اینچنینی می توانیم بگوییم این است که این قوانین ساری و جاری در زمان پیامبر منافاتی با شرع اسلام نداشته اما نمی توانیم نتیجه بگیریم احکام شرع است و اگر غیر از این عمل شود مغایر شرع است.دکتر وسمقی افزود : این نگرش در حال حاضر در کشور ما مشکل ایجاد می کند.این مسئله که مسئولیت فرزندان در فقه به طور مستقیم با پدر و جد پدری است و عینا در قوانین ما آمده ربطی به شرایط کنونی ما ندارد.

با مرور کوتاه به زندگی مسلمانان اولیه می بینیم اینها مناسبات مردم مدینه ۳۰۰۰ نفری بوده که تنها از دو قبیله به اضافه عده ای یهودی،بسیاری از قوانین که در اسلام سنت خوانده می شود قوانین مردم آن زمان بوده نه اینکه بعد از اسلام رایج شده باشد، قبل از اسلام این قوانین وجود داشته است عرف آن جامعه بوده است پيامبر قوانين رايج را امضا كرد و بدين ترتيب به عرف مردم جامعه خود كه بر گرفته از علم و عقل و تجربه آنان بود احترام داشت، اين خود قاعده‌اي مهم در قانونگذاري است. معتقدم جز در عبادات، واجبات و محرمات در وضع قوانين مدني و جزايي بايد از عرف استفاده كرد به گونه‌اي كه با محرمات و واجبات در تعارض نباشد.

وسمقی گفت اینکه بگوییم تنها وظیفه شرعی زن تمکین از مرد است هر زمان که او بخواهد و تنها حق زن نفقه است در حد سیر شدن و برخورداری از یک دست لباس تابستانی و یک دست لباس زمستانی عینا از روایات بوده در فقه هم به نام اسلام آمده است. خانم وسمقی با اشاره به تاریخ اسلام و ریشه یابی قوانین تبعیض آمیز و همچنین با اشاره به ساختار قبیله ای و این که بسیاری از این قوانین مربوط به سال ها پیش از اسلام است کلیه قوانین مربوط به انفعال زنان و فرمانبرداری آنها از مردان را زیر سوال برد. در این میان محسن کدیور به سخنان وسمقی اعتراض داشت که این انتقادات به فقه رایج وارد است، نه به اساس فقه اسلامی. آقای کدیور معتقد بود مصادیق روشنفکری و دیدگاه های مترقی را می توان در فقه اسلامی پیدا کرد، اما وسمقی در پاسخ گفت که نیازی نیست تمام قوانین مدنی از فقه استخراج بشوند. حضار، که بیش از نیمی از سالن حسینیه ارشاد را پر کرده بودند، با کف زدن طرفداری خود را از دیدگاه صدیقه وسمقی اعلام کردند.

سخنران دیگر این پنل محمد تقی فاضل میبدی بود وی در سخنرانی اش به موضوع"ضرورت اجتهاد مجدد و احیای حقوق زن"پرداخت. فاضل میبدی گفت:ویل دورانت در لذات فلسفه نوشته است، نگویید مهم ترین مسئله در قرن بیستم انقلاب اکتبر روسیه است بگویید دگرگونی در نگاه نسبت به زن است.تبعیض فاحش نسبت به زن در اروپا هم وجود داشت از ارسطو تا نیچه و شوپنهار نگاهی که به زن داشتند شرم آور بوده است و این دگرگونی در نگاه به زن تحولی مثبت و مبارک است.هنگامی که کنوانسیون حقوق سیاسی زنان در سال ۱۹۵۲ در باره برابری زن و مرد توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح شد پاره ای از کشورها با قید و شرط این کنوانسیون را پذیرفتندو از مجموع ۵۲کشور اسلامی ۲۸کشور از جمله پاکستان، مالزی، سودان، عربستان و ایران به این کنوانسیون نپیوستند. وي خاطر نشان كرد: در مسايل مربوط به زنان و نظام خانوادگي ملاك عيني نداريم بلكه ملاك‌هاي آن قابل كشف است .اگر امروزه مسائل خانواده بین زن و مرد تقسیم می شود آیا باید حقوق زن و مرد در دیه و ارث نابرابر بماند؟اگر این قوانین قابل تغییر نیستند بر اصل عدالت قرآن خدشه وارد کرده ایم. امروز نظام خانواده با نظام خانواده در زمان پیامبر متفاوت است و احکام هم در تناسب با مسائل روز نیست به قول علما وقتی موضوعی عوض شد حکم باید تغییر کند.آنچه در زمان پیامبر مطرح شده مورد تایید عقلای آن روز بوده و تضادی هم با شرع نداشته است اما داعی نداریم هرچه در آن زمان مطرح بوده و مورد تایید پیامبر هم بوده در این زمان هم باید همان باشد. بنابراین در جوامع امروزی نمی توان گفت شهادت دو زن در مقام شهادت یک مرد است. ما بايد راجع به حقوق آدميان به طور كلي و حقوق زنان به طور خاص در دنياي امروز اجتهاد مجدد كنيم. وسمقی افزود فقه اسلامی حتی در آن زمان هم با شرایط زن ایرانی تطابق نداشته چرا که شرایط زن در ایران با زن عرب متفاوت بوده است بنابراین قوانين بايد با معيارهاي عدالت امروزي و عرف عقلا منطبق باشد، حتي معيار عدالت نيز همواره يكسان نيست براي همين قوانين همواره بايد به روز باشد و اصلاح شود و ما نيز نيازمند اين تغييرات و اصلاحات هستيم.

در ادامه اين همايش، مجيد مرادي، متخصص در انديشه معاصر عرب عنوان كرد: شمار مرداني كه از زنان دفاع كردند، بيش از خود زنان بودند و خاستگاه اساسي در طرح مقوله زنان مثل همه مقولات ديگر نقطه تلاقي با فرهنگ غرب است.رضا عليجاني، پژوهشگر حوزه زنان نيز با تقسيم نوانديشان به سه دسته‌ي رفرميست سنتي، نوانديشان ديني و نوانديشان غيرديني نوانديشي ديني را در ايران عقب‌مانده‌تر از مشابهان خود در شبه قاره هند و در جهان عرب دانست. عليجاني با انتقاد به اين كه برخي زن را مانند كودك عقب‌مانده ذهني در نظر مي‌گيرند كه نمي‌توان رويش را به ديگران نشان داد، گفت: زبان نوانديشي ديني در حوزه زنان، زبان مغشوشي است.وي با تاكيد بر داشتن رويكرد تاريخي در بررسي مسايل زنان، خاطر نشان كرد كه با رويكرد تاريخي حتي مي‌توان با بخش غيرمذهبي جنبش زنان ديالوگ داشته باشيم همين‌طور با بخش سنتي؛ اما براي راضي كردن آنها نبايد زبان خود را مغشوش كنيم بايد زبانمان را پيراسته نگاه داريم و به دنبال ديالوگ و منطقه مشترك فكري با آنها باشيم.‏